عرضه اولیه سکه(ICO) یا جمعسپاری مالی (Crowdfunding) ؟ کدام گزینه بهتری است؟
عرضه اولیه سکه و جمعسپاری مالی دو روش جذب سرمایه و تامین مالی هستند که معمولا استارتآپها سراغ آن می روند. حامیان و سرمایهگذاران ضمن کمک جمعی به شکلگیری یک ایده نوآورانه، از منافعی نیز برخوردار میشوند که گونههای مختلفی دارد.
همه ما درباره «سرمایهگذاری خطرپذیر» و یا «جذب سرمایه» برای استارتآپها زیاد شنیدهایم. با یک ایده نوآورانه خوب میتوان دهها میلیون دلار از سرمایهگذاران قدرتمند و صاحب اعتبار، سرمایه جذب کرد و در مقابل، بخشی از سهام شرکت را به حامیان مالی واگذار کرد.
اما اگر شرکتی از شبکه ارتباطی مناسب برای تشویق سرمایهگذاران قدرتمند و جذب سرمایه برخوردار نباشد چه اتفاقی میافتد؟ یا اگر استارتآپ تمایل به واگذاری سهام خود نداشته باشند، چه سرنوشتی برای خود رقم خواهد زد؟ در چنین مواردی، احتمالاً کسب و کارهای نوپا برای راهاندازی پروژههای جدید خود، باید از مردم عادی درخواست حمایت مالی کنند. در شیوه سنتی، این کار از طریق جمعسپاری مالی انجام میگرفت که افراد حمایتکننده پس از عرضه اولین پلتفرم یا کالای تولیدی به بازار، منافعی را دریافت میکردند. اما اخیرا، شرکتها اقدام به عرضه توکنهای دیجیتالی نمودهاند که تضمینکننده برخورداری از امکاناتی در آینده است. همچنین این توکنها قابل معاملهاند و دارای ارزشی هستند که میتواند تغییر کند.
در این مقاله به تفاوتهای دو ابزار جذب سرمایه یعنی «عرضه اولیه سکه یا ICO » و «جمعسپاری مالی یا Crowdfunding» میپردازیم. هر چند که این دو ابزار در ساختار مشابه هستند اما در شیوه پیادهسازی تفاوت دارند که منجر به نتایج متفاوتی برای هر دو گروه «سرمایهگذار» و «سرمایهپذیر» خواهد شد. این مقاله، شامل بخشهای زیر است:
۱. عرضه اولیه سکه (ICO) چیست؟
۲. جمعسپاری مالی (Crowdfunding) چیست؟
۳. دسترسی فراگیر
۴. موارد مصرف پول جمعآوری شده
۵. ماهیت غیر واقعی
۶. قوانین و مقررات
۷. ICO یا جمعسپاری مالی
۱. عرضه اولیه سکه (ICO) چیست؟
ICO در لغت به معنای عرضه اولیه پول یا همان Initial Coin Offering است. در این روش جمعآوری پول از طریق ایجاد و عرضه «توکن» در بستر یک بلاکچین صورت میگیرد. در فرایند ICO هر فرد میتواند با واگذاری رمز ارزهای شناخته شدهای مانند بیت کوین و اتریوم اقدام به خرید توکن نماید.
هر چند که ICOها ساختارهای متنوعی دارند، اما ماهیت اغلب آنها یکسان است. همه ICOها از اینجا آغاز میشوند که یک استارتآپ ایدهای را معرفی میکند و زمانی را برای جذب سرمایه مشخص مینماید. البته قبل از آن استارتآپها گزارشی از «طرح مساله»، «مطالعه بازار و وضعیت اقتصادی» و «راهکارهای اجرایی» ارائه میکنند و هر کسی میتواند به وبسایت استارتآپ مراجعه کند و اسناد و اطلاعات ارائه شده را مطالعه نماید.
اگر کسی تمایل به حمایت مالی از استارتآپ را داشته باشد باید تا سر رسید اعلام شده برای ICO صبر کند. آنگاه با واگذاری رمز ارزهایی همچون بیتکوین و اتریوم، تعداد مورد نظر از توکنهای دیجیتالی آن رویداد را خریداری کند. عموماً استارتآپها حداقل سرمایهای را برای شروع پروژهها اعلام میکنند. اگر تا موعد مقرر حداقل سرمایه مورد نیاز جذب نشود، رمزارزهای سپرده شده، به صاحبان سرمایه بازگشت داده میشود و اگر پولی بیش از بودجه مورد نیاز پروژه جذب شود، عرضه توکنها بر اساس اولویت مشارکت افراد عرضه میشود.
شرکتها سعی میکنند مشارکت حامیان خود را حفظ نمایند و از آن سرمایه جذب شده برای توسعه محصولات جدید استفاده نمایند. بهطور معمول، شرکتهای فناوری-محور وارد فرایند ICO میشوند، بهخصوص استارتآپهایی که مبتنی بر «بلاکچین» هستند و توکنهایی که توسط این قبیل شرکتها عرضه میشوند بر روی پلتفرم و زیرساختهای نرمافزاری آنها قابل استفاده هستند. ارزش آتی خدمات و محصولات، فاکتور تعیینکننده در سیستم سرمایهگذاری بهروش ICO و نرخگذاری توکنها است.
۲. جمعسپاری مالی (Crowdfunding) چیست؟
جمعسپاری مالی از لحاظ روش اجرا شبیه ICO است. استارتآپها یک ایده نوآورانه را به همراه مهلت زمانی مورد نظر برای جذب سرمایه اعلام میکنند. پیش از راهاندازی کمپین جمعسپاری مالی، استارتآپها اسنادی را دال بر معرفی پروژه، اهداف آن و نیاز بازار منتشر میکنند. با شروع کمپین جمعسپاری مالی، جمعآوری حمایتها و کمکهای مالی آغاز میشود. اگر تا موعد مقرر حداقل میزان سرمایه مورد نیاز جذب نشود، کمکها به حامیان عودت داده میشود و اگر پولی بیش از بودجه مورد نیاز پروژه جذب شود، این پول صرف توسعه و ارائه محصول جدید میشود.
اصلیترین تفاوت ساختاری بین ICO و جمعسپاری مالی، نحوه تخصیص منافع و پاداش است. در سیستم جذب سرمایه بهروش ICO، مشارکتکنندگان «توکن» دریافت مینمایند؛ اما در ابزار جذب مالی به شیوه «جمعسپاری مالی»، مشارکتکنندگان بهنحو دیگری منفعت میبرند؛ بر اساس سیاست و ارزیابی استارتآپها و به فراخور میزان مشارکت حامیان، ممکن است یک محصول به آنها اهدا شود یا در سادهترین حالت تنها به اعطای یک «لوح یادبود» اکتفا شود. انتخاب نوع پاداش کاملا در اختیار استارتآپ است. این روشی است که Kickstarter، IndieGoGo و GoFundMe بر اساس آن فعالیت میکنند.
حال که با مفاهیم این دو روش جذب سرمایه آشنا شدیم، در ادامه به بررسی مزایا و محدودیتهای هر یک میپردازیم:
۳. دسترسی فراگیر
هر دو روش ICO و جمعسپاری مالی، برای جذب سرمایه در اختیار عموم مردم قرار میگیرند. با این حال جمعسپاری مالی با توجه به گستره زیرساختهای اجرایی و تعلق آن به کشورهای خاص، معطوف و محدود به یک منطقه جغرافیایی خاص میشود. بهعنوان مثال Kickstarter در ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، کانادا، استرالیا، نیوزلند، سوئیس، هنگ کنگ، سنگاپور، مکزیک، ژاپن و برخی دیگر از کشورهای اروپایی فعالیت مینماید. بهعبارتی اگر شما صاحب کسب و کار نوپایی در کشوری بهغیر از کشورهای نامبرده باشید نمیتوانید پروژه خود را در پلتفرم Kickstarter تعریف کنید و عکس آن هم صادق است، یعنی از داخل آن کشورها نمیتوان از کمکهای مردمی افراد خارج از آن منطقه جغرافیایی بهرهمند شد.
بر خلاف جمعسپاری مالی، ICOها در بستر بلاکچین تعریف میشوند. بستر اتریوم به دلیل عرضه و مبادله آسان توکن یکی از محبوبترین این پلتفرمها بهشمار میرود. مرزها در این بستر شکسته میشوند و هر فرد از هر نقطه جهان قابلیت اتصال به شبکه اتریوم را دارد و این یعنی ICOهای مبتنی بر اتریوم یک پدیده جهانی هستند. در حال حاضر، برخی از کشورها همچون جمهوری خلق چین و ایالات متحده آمریکا قوانین سختگیرانهای بهمنظور جلوگیری از فعالیت شهروندان خود در زمینه ICOها وضع کردهاند. تناقض بین دسترسی جهانی و رفع ممنوعیت ICOها یکی از چالشهای اصلی پیش رو در محیط نظارتی امروزی است و همانطور که در بخشهای بعدی خواهیم دید، قوانین و مقررات یکی دیگر از چالشهای اصلی ICO بهشمار میرود.
۴. موارد مصرف پول جمعآوری شده
یکی دیگر از تفاوتهای شاخص بین ICOها و جمعسپاری مالی در این است که استارتآپها چگونه از سرمایه جذب شده استفاده میکنند. ICOها معمولا در پاسخ به یک پروژه یا پلتفرم تکنولوژی محور شکل میگیرند. پلتفرمی که عرضه خدمات در آن با ارائه توکن انجام میشود. درست شبیه این است که ICOها کاربردهای آتی پلتفرم را میفروشند. خرید این توکنها به مثابه پرداخت قیمت پایینتر در زمان حاضر و بهرهمندی از تخفیف نسبت به قیمت بالاتر آن خدمت در آینده است و از دو جنبه سودآور خواهد بود:
۱. برای افرادی که به دنبال استفاده از این قبیل پلتفرمها در آینده هستند، بدون شک، خرید زودهنگام توکن میتواند ارزش افزوده بههمراه داشته باشد.
۲. برای افرادی که به دنبال استفاده از پلتفرم در آینده نیستند، میتواند بعد از توسعه محصول و فروش آن در اوج تقاضا سود چشمگیری را رقم بزند.
در مقابل، جمعسپاری مالی معمولاً منجر به تولید یک محصول فیزیکی و یا پروژه ملموس میشود، مثلا میتوان از این ابزار مالی برای ساخت یک وسیله یا تولید فیلم جدید استفاده کرد. هنگامی که محصول وارد مرحله بهرهبرداری و عرضه نهایی شد، حامیان، اولین کسانی خواهند بود که به صورتهای مختلف از امتیازات این محصولات بهرهمند میشوند از جمله این که پیشنهاد خرید محصول به آنها داده میشود یا یک نمونه از محصول را بهصورت رایگان دریافت میکنند. معمولا، حامیان جمعسپاری مالی امکان فروش و یا انتقال امتیازهای خود را ندارند، برخلاف توکنهای ICO که به راحتی معامله میشوند و از فردی به فرد دیگر منتقل میشوند.
تفاوت بین «محصول» و «پاداش» منجر به این تمایز شاخص شده است. در ICOها، به مشارکتکنندگان، سرمایهگذار گفته میشود. هر چند که به کار بردن این اصطلاح کاملا درست نیست چون اوراق بهادار یا سهام شرکت به آنها واگذار نمیشود اما دلیل استفاده از واژه «سرمایهگذار» این است که آنها انتظار بازگشت سرمایه خود را دارند. اما در مورد جمعسپاری مالی به مشارکتکنندگان، حامی گفته میشود. این افراد در ازای مشارکت مالی خود فقط «پاداش» دریافت میکنند و معمولاً انتظاری برای بازگشت سرمایه خود ندارند.
۵. ماهیت غیرواقعی
تفاوت بین «سرمایهگذاری در پروژه» و «حمایت از پروژه» نتایج و عواقب گستردهتری هم دارد. ممکن است کمپینهای جمعسپاری مالی وجود داشته باشد که برای محصولات تقلبی و پروژههای غیرواقعی تشکیل شوند. اما کمپینهایKickstarter از کمپینهای مطمئن و ایمن در زمینه سرمایهگذاری هستند. حتی این نهاد با ایجاد یک بخش شناسایی تقلب، کمپینهای مشکوک را شناسایی میکند و کمک مالی حامیان را عودت میدهد. از طرفی اکثر حامیان، مبالغ سنگین به کمپینهای Kickstarter کمک نمیکنند. حمایت این افراد بیشتر شبیه خرید یک امتیاز است تا سرمایهگذاری، از همین رو سودی عاید حامیان نمیگردد.
داستان ICOها کاملاً متفاوت هستند و معروف شدهاند به اینکه تقلبی هستند. بخشی از مشکل، از آنجایی نشات میگیرد که بسیاری از پلتفرمهای مبتنی بر بلاکچین وعده دستیابی به دستاوردهای شگرف و پیشرفتهای فنی متعددی دادهاند اما مستندات قابل اتکای اندکی در دسترس قرار دادهاند. با توجه به تبلیغات و بازاریابی پر هیاهویی که انجام شده است، سرمایهگذاران باور کردهاند که توکن دارای ارزش است. با این حال آنها احتیاط را شرط اول میدانند، چون با گذشت زمان متوجه شدهاندکه حتی پروژههای مربوط به ICOهای موفق، با شکست مواجه شدهاند. ICOهایی نیز بودهاند که اندکی پس از تاسیس اقدام به سوءاستفاده و کلاهبرداری از پولهای جمعآوری شده کردهاند و برخی دیگر با تهدید فروپاشی تیم پروژه و شکستهای احتمالی مواجه شدهاند و همه این موارد منجر به سقوط ارزش توکن تا مرز صفر میشود.
قطعا همه ICOها هم کلاهبردار نیستند. در واقع، سرمایهگذاری در یک ICO واقعی با یک ایده اولیه بکر و یک تیم با تجربه فرصت خوبی برای سرمایهگذاری خواهد بود. با این حال، برای استارتآپهایی که دنبال مدل ICO میروند، سندیت نداشتن یک چالش بزرگ است که باید بر آن غلبه کنند. سرمایهگذاران دیر باور هستند و برای اثبات این که ایده شما واقعی است و از تیم با تجربه و توانمندی برخوردار هستید به شواهد زیادی نیاز دارید.
۶. قوانین و مقررات
وجه تمایز دیگر بین ICOها و جمعسپاری مالی، شیوه قانونگذاری برای آنها است. در کمپینهای جمعسپاری مالی، جذب سرمایه با جمعآوری مقادیر اندکی پول از تعداد زیادی سرمایهگذار انجام میشود که بهطور معمول، این سرمایهگذاران چشمداشتی نسبت به بازگشت سرمایه خود ندارند. از این رو قانون خاصی بر آن حاکم نیست، جز اینکه مشارکتکنندگان و زیرساخت جمعسپاری مالی از قوانین بانکی تبعیت میکنند و در نتیجه هیچ تهدیدی متوجه کمپینهای جمع سپاری مالی نیست.
ICOها دچار معضلات دیگری هستند. از آنجایی که بیشتر سرمایهگذاران ICO به دنبال بازگشت سرمایه خود هستند، بسیاری از دولتها ماهیتی مشابه IPOها برای آنها قائل میشوند و بر این باورند که چون توکن عرضه شده توسط آنها همانند اوراق بهادار و سهام قابل معامله هستند باید از قوانین بازار بورس تبعیت کنند. در برخی دیگر از کشورها هم فعالیت ICOها ممنوع شده چون شیوهای برای قانونگذاری این قبیل داراییهای نوظهور ندارند.
بر خلاف IPO، خرید توکن از ICOها به منزله خرید سهام و تملک بخشی از یک شرکت نیست و در واقع، ICOها سر و کاری با سهام ندارند. در نتیجه صحیح نیست قوانین و مقررات سختگیرانه حاکم بر IPOها شامل ICOها هم بشود. توکنهای تولید شده توسط ICO در بازار ثانوی رمز ارزها مبادله میشوند. از آن جایی که سرمایهگذاران انتظار بازگشت سرمایه دارند و از طرفی ارزش توکنها در طول زمان تغییر میکند، طبیعی است دولت نیز نگرانیهایی نسبت به حفظ حقوق شهروندان خود داشته باشد. بهخصوص از زمانی که تعداد ICOهای شکست خورده و یا خلافکار افزایش یافته است این نگرانیها هم بیشتر شده است.
۷. ICO یا جمعسپاری مالی؟
اگر قصد تشکیل یک کمپین تامین مالی دارید، در نظر داشته باشید که روش ICO قادر به جذب سرمایهای هنگفت از سرمایهگذاران از سرتاسر جهان، در مدت زمان کوتاه است. اما نیازمند شهرت خوب و طیف گستردهای از شواهد اثباتکننده ایده مورد نظر است. علاوه بر آن، ICO برای پروژههایی مناسب است که توکن بتواند تسهیلاتی را در پلتفرم نهایی عرضه نماید. اگر کاربرد توجیهپذیری برای استفاده از یک رمز ارز جدید ندارید، بدون شک ICO گزینه مناسبی برای جذب سرمایه نیست.
«ارایه اثبات»، « طرح ایده نوآورانه و علمی» و برخورداری از «تیم زبده و توانمند» از جمله مواردی است که پیش از جذب سرمایه بایستی مورد توجه هر استارتآپی قرار گیرد. اگر فاقد این موارد هستید بدون شک ICO، جمعسپاری مالی، سرمایهگذاری خطرپذیر و هیچ مدل جذب سرمایه دیگر شما را موفق نخواهد کرد. ICO امکان سرمایهگذاری در ایدههای نوآورانه شما را به گروه بیشماری از مردم در سراسر جهان میدهد. اما پیش از هرگونه اقدامی باید اطمینان حاصل کنید که توکن عرضه شده توسط شما با قوانین همه آن کشورها تطبیق داشته باشد.
ICO و جمعسپاری مالی هر دو قادر به تبلیغات گسترده و جلب حمایت برای پروژههای شما هستند که دارای ارزش افزودهای به مراتب بیشتر از جذب سرمایه است. در نظر داشته باشید که برگزاری ICO مقصد و هدف نهایی شما نیست؛ بلکه وسیلهای برای رسیدن به هدف اصلی یعنی تولید یک محصول بینظیر و کسب رضایتمندی مشتریان شما است.